کد مطلب:30772
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:41
6 هدايت و ضلالت الهي به چه معني است ؟
دست آفرينش , انسان را يك موجود تصميم گير و انتخاب گر و آزاد و مختار آفريده كه در تحقق بخشيدن به خواسته هاي خود, از نيروي تشخيص بهره مي گيرد و با كمال رشد و بصيرت و درك و آگاهي و موازنه وحسابگيري , يكي از دو طرف را بر مي گزيند.
در اين جا سؤال مي شود اگر انسان بر سر دوراهي كاملاً حُرّ و آزاد است و زمام خوش بختي و بدبختي را در كف دارد, چرا آيات متعددي , هدايت و ضلالت را به خدا نسبت داده است ؟
پاسخ اين است كه خداوندِ فياض كه هدايت او يكي از فيوض او است , دو نوع رهنماي دارد:
يكي عمومي و گسترده كه تمام افراد زير پوشش آن قرار مي گيرند, و ديگري خصوصي كه شامل افرادي مي شودكه از هدايت عمومي بهره بگيرند. در غير اين صورت مشمول اين نوع فيض نمي شوند.
هدايت عمومي در دو نوع هدايت خلاصه مي گردد:
الف ) هدايت عمومي تكويني ; مقصود از چنين هدايتي اين است كه خداوند همهء موجودات را آفريده و هر كدام را با وظايف خود آشنا ساخته است . قرآن مي فرمايد: . در اين هدايت كوچك ترين استثنا و تبعيض نيست .
حتي اعمال غريزي همهء جانداران و اعمال منظم هر چيزي از حيوان , معلول هدايت الهي است , تا چه رسد به هدايت فطري و سائقه هاي آفرينش همهء انسان ها.
ب ) هدايت عمومي تشريعي ; اگر هدايت تكويني آن نوع راهنمايي است كه از درون بر مي خيزد, مقصود ازتشريعي , هدايتي است كه از بيرون متوجه انسان مي گردد و دست او را مي گيرد و از مراحل خطرناك عبور داده و به (مقصود مي رساند. از اين نوعهدايت همگان مي توانند بهره بگيرند. وسايل اين نوع هدايت عبارتند از: عقل و پيامبران و كتاب هاي آسماني و امامان و پيشوايان و علما و دانشمندان و ديگر وسايل هدايت عمومي كه در اختيار همگان قرار دارد و همهء افراد مي توانند از آن ها بهره بگيرند.
هدايت خصوصي : اين هدايت كه عيان خاص الهي بر گروهي از بندگان است , از آنِ افرادي است كه از هدايت عمويم بهره گرفته و به نداي پيامبران الهي لبيك گفته و روح و روان آنان از فروغ وسايل هدايت همگاني روشن گرديده باشد. اين گروه به خاطر بهره گيري از هدايت هاي عمومي از عنايات خاص الهي نيز بهره مند شده و مشمول مددهاي غيبي و توفيق هاي الهي مي شوند; يعني زمينهء استفادهء بيشتر از فيوضات الهي را با اختيار خود فراهم مي كنند. قرآن مي فرمايد:
و آن كس را كه به او توجه كند, هدايت مي نمايد> و مي فرمايد:
هر كسي را بخواهد, براي خود بر مي گزيند و آن كسي را كه هدايت مي كند به سوي او بازگردد>.
مقصود از در آيهء اوّل و از در آيهء دوم كه به معني توجه مكرر به سوي خدا است , آن است كه اين هدايت از آنِ كساني است كه به سخن خِرَد و ديگر راهنمايان الهي گوش فرا دهند و خود را در مسير هدايت خاص خدا قرار داده و خواستار هدايت بيشتر و توفيق روزافزون باشند.
اگر ملاك استفاده از هدايت خصوصي , بهره گيري از هدايت عمومي است , همچنين ملاك اضلال خدا, روي گرداني انسان از هدايت عمومي است , چنان كه مي فرمايد:
وقتي به سوي باطل متمايل شدند و به سخنان پيامبران گوش فرا ندادند, خداوند قلوب آن ها را نيز متمايل ساخت و خداگروه فاسد را هدايت نمي كند و مي فرمايند خداوند ستمگران را گمراه مي سازد و خداون آن چه را بخواهد, انجام مي دهد>.(1)
بنابراين كسي كه با اختيار خود در صراط مستقيم قرار گيرد, از هدايت بيشتر الهي بهره مند مي شود و اگر ازصراط مستقيم منحرف شد, قابليت و لياقت و شايستگيِ نيل به فيوضان الهي را از دست داده و گمراه مي شود. مثل اين كه عده اي در سر چهار راه , سراغ محلي را مي گيرند, شخصي آنان را به يكي از خيابان ها راهنمايي مي كند.گروهي از آنان مي پذيرند و در همان مسير راه مي افتند. اين گروه وقتي به چهار راه دوم و سوم مي رسند, باز راهنمايي مي شوند تا به مقصد مي رسند, ولي كساني كه همان جا مانده اند يا در راه ديگر گام نهادند و منحرف شدند, لحظه به لحظه از راه اصلي و مقصد دور مي شوند و ديگر زمينه اي براي راهنمايي بعدي آنان باقي نمي ماند. لذا كساني كه باسوء اختيار خود لياقت ترقي را از دست دادند, به حال خود واگذاشته مي شوند و به ضلالت مي افتند.
(پـاورقي 1.جعفر سبحاني , منشور جاويد, ج 4 ص 378تا 383
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.